تلاش برای زندگی..

حال و روز

فهمیده بودم که دوای دردم غرق شدن در کار است.

نمی توانستم اما خطر کنم

از اردیبهشت و با نزدیک شدن دفاع خطر کردن آخر.

و حالا سه ماه است که مشغولم.

...

استرس شیرینی دارم

از بارهای سنگین

کارهای زیاد

در نوبت های فراوان

 و 

وقتم برای نوحه سرایی به دو ساعت در هفته تقلیل پیدا کرده.

این بار اربعین،کربلا، به حسین گفتم

آقا امر...

خوشحالم که ابروریزی نکردم با دم به دم حاجت خواستن...

گفتم انچه تو بخواهی بهترین است..


۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
الف ن.و

..

قرمه سبزی گذاشته ام با گوشت بوقلمون که دکتر گفت برای حرکت اسپرم خوب است..

دیروز نسخه پیش-اولیه! پایان نامه را برای استاد فرستادم...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
الف ن.و

بازنگری

اول،می خواستم این جا از درمان درد های روحی ناباروری بنویسم .از راهکارهایی که حالم را بهتر می کند. برای خودم و بقیه

بعدتر اما که رفتم سلامتکده طوبی برای ویزیت، یک عالمه زن جوان،قدری بزرگتر و کوچکتر از خودم دیدم با مشکلاتی قدری بیشتر و کمتر از خودم که حالشان از من، خیلی بهتر بود با اینکه حجابشان از من شل تر.. و خجالت کشیدم از خودم و روحیه بدم.

بعدتر،توی صحن امام حسین با زنی حرف می زدم و اشک توی چشمهایم بود و او گفت: تو خیلی زود خودتو باختی ..زن داداش من که 18 ساله بچه نداره حال تو رو نداره...

 و من تصمیم گرفتم که به خودم بیایم..

همه ی قصه و غصه ها را سپردم به حسین علیه السلام و آمدم.

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
الف ن.و

نعمت ها

ناباروری یعنی نداشتن فرزند..
یعنی نداشتن یکی از نعمت های خدا.
اما معمولا نداشتناین یک نعمت ، خیلی نعمت های دیگه رو هم در چشم ما کمرنگ میکنه... ما رو بهانه جو می کنه.. خسته و افسرده می کنه.
من اینجام تا سعی کنم این اتفاق از امروز دیگه نیفته...
و به عدد همه لحظه هام بگم:
خدایا شکرت..
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
الف ن.و

من روح دارم

بسم الله
این مسئله ایه که خیلی از ماها رو در اوج جوونی درگیر کرده : ناباروری
بحث من اما حالا خود ناباروری نیست.انواع ش نیست.خاطرات ش نیست.بحث من حاشیه های ناباروریه.حاشیه های پررنگ تر از متن که از خود قصه ی ناباروری سخت ترند.
بحث من مسائل روحی ناباروری و غلبه بر اونها ست...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
الف ن.و